سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ذکر مصائب رزم و شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام ( قتلگاه)

شاعر : علی اصغر یزدی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

روی جسمَش نیزه وتیر و سِنان افتاده بود            زیر خـنجر سرپـنـاه کـاروان افتاده بود

شمر، با چَکمه به روی سینه‌اش می‌ایستاد            در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود


یـادگـار مـادر او را به غـارت بـرده‌انـد            جامۀ شاهی به دست این و آن افتاده بود

شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد            برق انگـشتر به چشم دشمنان افتاده بود

نعل‌ها طوری عمل کردند که از پیکرش            گوشۀ گودال قـدری استخوان افتاده بود

در نـگـاه تار او اهل حـرم می‌سوخـتـند            قـرعـۀ آتش به نـام کـودکـان افـتاده بود

روی نیـزه بـستـن سَر، کار آسانی نبود            از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود

بارش ظلمت بیابان را به خون آغشته کرد            بر زمـیـن آیـات ناب آسـمـان افتاده بود

دخـترش کنج خـرابه ناگهـان تبخـال زد            چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل عدم رعایت توصیه‌های مراجع و علما؛ حذف شد



جای خود را با لَگَدهای سَنان تعویض کرد            خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود 



بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن داستان ساربان و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تدلیس یا تحریف سخان ائمّه؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید



شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد            برق انگـشتر به چشم ساربان افتاده بود